کد خبر: ۵۷۱۳۸
۱۶:۲۱ -۱۵ آبان ۱۴۰۳

مافیای کنکور در برابر تسهیل‌گری آموزشی

انوشیروان رضایی*

نشان تجارت - مؤسسات آموزش خصوصی در ایران به یک اعتبار قدمتی به اندازه نظام تعلیم و تربیت دارند. یعنی هم پا به‌پای تعلیم و تربیت سنتی که مبتنی بر نظام مکتب خانه‌های عمومی بودند آموزش خصوصی در منازل اعیان و اشراف جاری بود و هم به موازات تکوین و استقرار آموزش و پرورش مدرن آموزش خصوصی در قالب فردی و گروهی جاری و ساری گردید. حتی می‌توان گفت بار مهمی از راه‌اندازی مداس جدید بر دوش روشنفکران مصلحی قرار داشت که با هزینه شخصی دست به تأسیس مدارس جدید زدند و لطمات بسیاری را هم متحمل شدند که مشهورترین آن‌ها میرزا حسن رشدیه (۱۳۲۳-۱۲۳۹) است. اما امروزه مراد از مؤسسات آموزش خصوصی ادامه تفکر امثال رشدیه یا تلاش برای بروز کردن آموزش و پرورش و ارائه روش‌های جدیدتر در عرصه تعلیم و تربیت نیست، بلکه صحبت از مراکز و نهاد‌هایی است که فلسفه وجودی آن‌ها ارائه روش‌های میان بر در فرایند آموزش و پرورش و رساندن متقاضیان به نتایج دلخواه با روش‌های غیر معمول در مقابل دریافت پول است.

شاید بتوان از عنوان دوپینگ آموزشی برای این روش‌ها استفاده نمود. گسترش دامنه آموزش و پرورش به طبقات مختلف که برخی به سبب فقر فرهنگی و برخی بعلت نگرش بازاری به امور فرهنگی، درک درستی از تعلیم و تربیت، مخصوصاً آموزش و پرورش فرایند محور و فعال شدن دانش‌آموز نداشتند از یک سو، مشکلات معیشتی رو به تزاید معلمان از سوی دیگر و شکل وماهیت آزمون ورود به دانشگاه‌ها (کنکور)، باعث شد کم کم قبح استفاده از حل المسائل‌ها بریزد و تمرکز بر روش‌های میانبر و تستی موجه‌تر شده و گسترش یابد؛ طوری‌که کم کم عده‌ایی مدعی شدند که اساساً از طریق این روش‌های- در واقع ناصواب- در حال خدمت به دانش‌آموزان و خانواده‌ها هستند.

پیچیده‌تر شدن سؤالات کنکور بازار خوبی برای این جریان ایجاد کرد و درک نادرست از رویکرد رفتاری در تعلیم و تربیت هم ظاهراً توجیه نظری برای این مدعیان ایجاد نمود. آموزش و پرورش ابتدا قصد مقاومت داشت اما به مرور مزه تشکیل کلاس‌های کنکور در مدرسه و درآمد حاصل از آن به همراه احساس غرور ناشی از موفقیت دانش‌آموزان مدارس متولی این نوع برنامه‌ها صحنه را دگرگون نمود.

در هر صورت این وضعیت در کنار یکی دو عامل دیگر مثل جنگ که ضرورت آموزش‌های فشرده و مبتنی بر حل سؤالات امتحانی را مخصوصاً برای رزمندگان و بسیجی‌ها اجتناب ناپذبر می‌نمود، تراکم بالای کلاس‌ها، کمبود معلم، حذف نیرو‌های کیفت بخشی مثل مسئول آزمایشگاه، کارگاه، کتابدارو… و فرسودگی کالبدی و تجهیزاتی مدارس همه مزید بر علت شدند تا مدارس و مدیران را به سمت همین نوع آموزش‌ها سوق دهند و دامنه کار از کلاس‌های کنکور به سایر پایه‌ها هم گسترش یافت. فرایند کتاب‌سازی هم تحت عنوان کتابهای- به اصطلاح- کمک آموزشی! که در واقع چیزی جز تبدیل کردن متن کتاب‌های درسی به سؤال و جواب و ارائه یک سری روش‌های من درآوردی شبیه جادو و جنبل نبود دامنه این بدعت را گسترش داد. اما ضربه نهایی به روال عادی تعلیم و تربیت کشور که با مقداری عقب ماندگی پیگیرروند جهانی بود.

پیامد این سیاست‌ها خروج کامل آموزش و پرورش از ریل طبیعی و تبدیل شدن آن به محل ارائه محفوظات تقریباً کم فایده، صرفاً برای رفتن از مقطعی به مقطع دیگر با هدف ورود در مدارس به ظاهر با کیفیت! اما در واقع غرق شده در این شیوه نادرست و در نهایت عبور از سد کنکور و قبولی در رشته‌های پول ساز داتشگاه‌های معتبر بود. البته این وسط پول آب و برق و… مدارس هم از طریق شهریه کلاس‌های فوق برنامه و کنکور که پس از قطع سرانه دانش‌آموزی بالاجبار در اغلب مدارس به بهانه تقویت دانش‌آموزان دایرگردید تأمین می‌شود. واقعیت این است که خبری از تسهیل‌گری آموزشی دیده نمی‌شود بلکه نسل جدید حل المسائل‌نویسان که زمانی به شدت تقبیح می‌شدند در قالب مؤسسات آموزشی خصوصی بر آموزش و پرورش چیره شده‌اند و شبیه باند‌های مافیایی با گردش مالی چند صد هزار میلیاردی تعلیم و تربیت را در جهت منافع خود تهی از خاصیت کرده و جلوی هر گونه تغییر برای برون رفت از این وضع را به لطایف الحیل سد می‌کنند.

مثل دخالت پیدا و پنهان در فرایند ورود به دانشگاه و اعمال سوابق تحصیلی و…. بدیهی است تا زمانی که نگاه عمیقی نسبت به این پدیده در دستور کار نباشد و عوامل پدیدآیی و تداوم آن شناسایی و رفع نگردد، صحبت از تعلیم و تربیت چند ساحتی، آموزش و پروش فعال، تربیت طبیعی، مدرسه زندگی، آموزش دردل طبیعت، تعلیم و تربیت مهارت محور و… شعاری بیش نخواهد بود. الا پاره‌ایی برنامه‌های فانتزی در برخی مدارس خاص! با هدف کسب درآمد و سرکیسه کردن قشر مرفه یا طبقات متوسط ناراضی از وضع نابسامان مدارس دولتی.

*روزنامه نگار

منبع: آرمان امروز

برچسب‌ها:
ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون